با من بگو...

با من بگو
حالا که نیستی
دلتنگی هایم را با چه کس گویم
با من بگو ری را!

از دریا بگو؛
از همان دریایی که طوفانی شد و تو را برد،
حتی دلتنگ آن دریاام!
خسته ام
خسته...

دیگر میان انسان ها مأمنی برای آسودگی نمی یابم
خسته ام ری رای رفته ی من...
آخر:
            «تو هم از ما نبودی»

(۱۷/۳/۸۵)